سلام به همه مهربونا
من یه سه روزی مریض بودم یه ویروس ناقلا رفته بود تو دلم، علاوه بر دل درد هر چی می خوردم رو بر می گردوندم و به مشکل دوستم رکسانا هم گرفتار شده بودم. تا می رفتم دستشویی مامان بابام منتظر یه خبر خوب می شدن که بعد از سه روز ذوق زدشون کردم عین بچه ها خوشحالی می کردن
No comments:
Post a Comment