سلام به همه. عیدتون مبارک، سال 1387 مبارک. ا
همونطور که بهتون گفته بودم ما قرار بود سال تحویل بریم دانشگاه بابا امید، ولی نرفتیم. حالا بهتون می گم چرا؟ سال تحویل ساعت 1:45 دقیقه نصف شب بود و با تمام تمهیداتی که مامانم برای بیدار نگه داشتن من اندیشیده بود از جمله اینکه اون روز زودتر از مدرسه برگشتیم و ظهر حدود یک ساعتی درگیر خوابوندن من بود تا بالاخره من خوابیدم، ولی نشد که نشد. تا ساعت 10 بیدار موندم، یعنی بیدار نگهم داشتن. سبزی پلو با ماهی عید رو هم خوردم ولی دیگه نمی تونستم چشمامو باز نگه دارم اونقدر که دل مامانم سوخت و گفت اشکال نداره یه دو ساعتی بخواب بعد بیدارت می کنم، که دیگه صبح با ماچ و بوسه های مامانم بیدار شدم، خلاصه ما سال تحویل رو در خواب گذروندیم. احتمالاً قراره من تمام سال رو خواب باشم. ا
2 comments:
غصه نخور،من هم خواب بوذم خاله جون
سال نو ات مبارك عمه. من عاشقتم نازنين. اميدوارم سال خوبي داشته باشين.
Post a Comment