Wednesday, November 17, 2010

هالوین 2010

خون آشام، دزد دریایی و اژدها این گروه خشن وترسناک دارن می رن تریک و تریت. ا
اون شب خیلی خوش گذشت. سحر بعد از یک ساعت بدو بدو و شکلات جمع کردن خسته شد و برگشت خونه ولی این اژدها کوچولو مگه کوتاه میومد یکی یکی خونه ها رو می رفت و سبدش پر از خوراکیهای خوش مزه ای شده بود که بعد مامان باباش کش رفتن

اولین سالی بود که برای سحر کدو درست کردم، خیلی ذوق کرده بودیم هممون. ا

Sara's second birthday

Tuesday, September 28, 2010

ُُSimilar pictures


داشتم پستهای اول وبلاگم رو می خوندم، خیلی جاهاش خندیدم خیلی جاهاش اشک تو چشمام جمع شد. در کل خوب بود و از این که تمام این خاطرات مثل یه فیلم از جلوی چشمم گذشتن خوشجال شدم.به این عکس سحر برخوردم و تصمیم گرفتم سارا رو هم اون شکلی کنم و ازش عکس بگیرم و کنار هم بذارم. سحر توی این عکس سه ساله است و سارا هم تقریباً دو ساله




Monday, September 27, 2010

تولد هفت سالگی سحر


کیک تولدش رو با همدیگه درست کردیم و تمام تلاشمون رو برای تزئینش به کار بردیم. ا
به گفته خودش در روز تولد هر کسی اون شخص باید باس باشه برای همین اون روز سحر باس بود و هر چی می گفت ما باید گوش می کردیم و دوباره به همین دلیل اون روز سحر 4-5 بار تلویزیون دید. ا


Sunday, August 22, 2010

دستور زبان سارا

سارای ما از دو هفته پیش دوازده دندونه شد و تا حالا از دندوناش در جهت اهداف مثبت استفاده کرده و کسی رو گاز نگرفته. ا
موقع حرف زدن حتماً باید مامانش کنارش باشه و ترجمه کنه، اصولاً معتقده که کلمه ها بی دلیل حرفهای زیادی دارند یا خیلی دوست داره بدونه چرا هر چیزی یه اسم خاص داره چون خودش با گفتن یک یا دو حرف اول یا آخر کلمه منظورش رو می رسونه، و می تونه از یک اسم برای چند یا بیشتر از چندتا کلمه استفاده کنه و مامانش (مامانا) متوجه می شه اون لحظه منظورش چیه. ا
اگه کلمه ای رو نتونه بگه از یه کلمه آسون و مرتبت با اون استفاده می کنه. ا
لیستی از ادبیات سارا که جایگزین ادبیات فارسی شده در ذیل آمده است
ماشین = ماش
سلام = سَ
پارک = پات
ساعت = اَت یا عَت
شلیل، هلو یا هر میوه ای که شبیه اونه = شبو
هر کدوم از صرفهای فعل نشستن = بِش
شکلات = شُ
مرسی = مسی
گیره و کش سر با شونه = مو
کالسکه = دس ( دست) ا
گوش = دوش
بدو = دُبو
به سحر می گه حَدَس ( نمیدونم در دستور زبان سارا با کدوم ح نوشته می شه) و سحر که روی این مسئله حساسه سعی می کنه اینجوری اسمش رو بهش یاد بده
سحر: بگو س
سارا: س
سحر: آفرین دختر خوب حالا بگو سَ
سارا: حَ
و این سیرکل ادامه دارد. امید رو درست می گه و وقتی بهش می گیم بگه لی لی، لی لی حوضک می خونه. سارا رو بر حسب موقعیت یایا، یا یویو تلفظ می کنه یعنی وقتی می خواد خودش رو لوس کنه سارا می شه یویو

Thursday, April 22, 2010

Tuesday, April 13, 2010

تغییرات جدید سارا

پنجمین دندون سارا هم پا به عرصه وجود گذاشت و سه تای دیگه هم دارن خودشونو نشون می دن. این دندونای نیشش خیلی اذیتش کردن، حدودیک ماه هم کلی بداخلاق بود و هم شبها درست نمی خوابید. ا
به دایره لغاتش چند کلمه دیگه هم اضافه شده: توپ، نی نی، بابا، ماما که شاید روزی 40 تا 50 بار دو کلمه آخری رو بدون هدف استفاده می کنه. ا
جوراب، کفش (فقط صداشون رو در میاره) و دَدَ که این سه تا به همدیگه مربوط هستن، وقتی یکی از اینا رو می گه معنیش اینه که می خواد بره بیرون. ا
و خلاصه عکس(اس)، مرتب ژست می گیره و می گه بیاین ازم عکس بگیرین بعد هم میاد عکس خودشو می بینه و ابراز احساسات می کنه. ا
وقتی سحر داره با سرو صدا بازی می کنه سارا دستشو می ذاره رو یبینیش و می گه: ششش. ا



ااین یکی از همون ژست هاست

Tuesday, March 09, 2010

و من با تاخیر بسیار وارد می شوم!!!ا

سارا کوچولوی من الان 4 تا دندون داره (از13 ماهگی)، کلی هم حرف می زنه و همه چیز رو به ما می فهمونه البته به زبان شیرین خودش. ا
به لیوان و تمام مایعات می گه اَب که اکثراً هم برای تفریح آب می خوره، وقتی گشنشه می ره سمت یخچال و می گه به به اگر هم بستنی بخواد به فریزر اشاره می کنه (خوب می دونه جای هر چیزی کجاست). غذاش که تموم می شه دستاش رو می چرخونه و می گه اَپووو. وقتی می افته یا چیزی رو می ندازه هم می گه اُ اُ . ا
صدای شیر و سگ رو تقلید می کنه و هر موجودی رو که بیرون از خونه می بینه اعم از سنجاب و خرگوش و پرنده می گه هاپو و شروع می کنه به هاپ هاپ کردن.ا
توی اتاق سحر می خوابه (که سحر هم از این موضوع خیلی خوشحاله) و قسمت هیجان انگیز ماجرا اونجاست که بیشتر شبها رو تا صبح می خوابه. ا
وقتی می خوام دایپرش رو عوض کنم فرار می کنه و دوست داره که من برم دنبالش و اون غش غش بخنده.ا
همیشه شنیده بودیم بچه های اول به بچه های دوم حسودی می کنن این دفعه برعکس شده، این جقله کوچولو به سحر حسودی می کنه. اگر سحر رو ببوسم یا بیاد تو بغلم سارا هم عین این کارا رو انجام می ده. ا
مثل اکثر خانمهای با شخصیت به کفش، کیف وتلفن علاقه خاصی داره. راه می ره و با تلفن صحبت می کنه، وسطش یا خودش یا کسی که پشت خطه حرف خنده دار می زنه و شروع می کنه به خندیدن. ا
مممسینمیتسشمنیتب